النا جوونالنا جوون، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

النا عشق مامان و بابا

حرف زدن النا جوون

دختر نازم الان کم کم شروع به حرف زدن کردی و بر خلاف اغلب بچه ها اولین کلمه ای که به زبون آوردی ماما بود بعدش بابایی و حالا چند کلمه دیگه هم بهش اضافه کردی مامان:النا مامانو چند تا دوست داری النا: 10 تا یه سری کلمات بی مفهمو از نظر من هم می گی که مطمئنا از نظر خودت کاملا مفهوم داره راستی دیروز یه کلمه جدید به کلماتت اضافه کرده بودی این چیه به هر چیزی می رسیدی می گفتی این چیه؟ و مامان هم عشق می کرد.با بابایی وایساده بودیم و همش یه کاری می کردیم که شما این کلمه رو تکرار کنی چند روز پیش سالگرد 10 سالگی فوت داشی بود .شما آب می خواستی به خاله جوون گفتی: اااااااااا خاله جون؟الی جوون ااااا چیه بگو آب ...
18 شهريور 1393

النا در شروف 18 ماهگی

  دختر نازم خیلی وقت بود مامانی واست نمی نوشت حالا یا از شلوغی سرش بود یا تنبلیش بماند اما الان قول می دم  که بیشتر به وبلاگت سر بزنم و مطالب جدید بنویسم عکس بالا در نمایشگاه گل و گیاهه که به اتفاق خونواده عمو غفاری رفته بودیم   اینم بابایی با النا خانم و عمو غفاری با ایلیا خان    اینم النا خانم در داخل شومینه خونه جدید         النا در خواب شیرین مامان فدات بشه که توی خوابم شاد و خوشحال ایشاالله همیشه لبخند روی لبهات باشه گلم اینم بازم النا خانمه که پیش باباییش لالا کرده   اینم الی خانم توی حیاط ...
18 شهريور 1393
1